داستان از اینجا شروع میشه و توسط ایشون به ما ختم میشه
به مدت 3سال باید برای دندونم پلاک بگزارم و از این 3 سال یه سال دیگه مونده
2 خیلی آدم تنبل (گشاد) هستم نمونه اش اینکه 6 ماه پیش که دکتر رفتم برای چشمم هنوز داروهاشو نگرفتم
3
غذا هایی رو که در محیط کثیف تر درست بشه رو بیشتر از غذاهای دیگه دوست دارم مثلا اگر قرار باشه از بین ساندویچی بالا شهر با ساندویچی کنار گاراژها یکی رو انتخاب کنم اون کنار گارژ رو انتخاب میکنم
4 تقریبا شرم عاشق کلکل با معلمها و دعوا با اونها ولی هیچ کدومشون پایه دعوا نبودن
5 تو مخ زنی و مخ کار گیری چه تو چت و چه تو بیرون تقریبا استادم و حال میکنم با سرکار گذاشتن مردم
پنج نفر هم
صنوبر نوید اشعه ایکس کامیار ندیمی و دوباره سلمان تا این بازی دو باره طبق روز از نو روزی از نو ادامه پیدا کنه